فرامرز پایور، استاد برجسته? موسیقی ایرانی، آهنگساز و نوازنده سرشناس سنتور بود. وی از جمله تأثیرگذارترین چهرههای موسیقی ایرانی و اصلیترین پایهگذار گروهنوازی در موسیقی سنتی ایرانی بودهاست.
فرامرز پایور در ?? بهمن سال ???? در تهران به دنیا آمد. پدرش علی پایور، هنرمند نقاش و استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران و پدربزرگش مصورالدوله، نقاش چیرهدست دوره قاجار بود که با نواختن ویولن، سنتور و سهتار آشنایی داشت.
وی در سن ?? سالگی، آموزش موسیقی را نزد استاد ابوالحسن صبا آغاز کرد و همچنین از محضر استادانی چون عبدالله دوامی و نورعلی برومند بهره برد. هنگامی که فرامرز پایور برای فراگیری سنتور به کلاس درس استاد ابوالحسن صبا در خیابان ظهیرالاسلام رفت، سه سال از درگذشت آخرین بازمانده? سنتورنوازان افسانهای از نسل قدیم، استاد حبیب سماعی، میگذشت. استاد ابوالحسن صبا که خود در دوره نوجوانی، سنتورنوازی را نزد علی اکبرخان شاهی و با تکنیکی متفاوت با روش خاندان سماعی فراگرفته بود، پس از مدتی معاشرت با حبیب سماعی، روش سنتورنوازی او را برتر از استاد پیشین خود یافت. بنابراین با تلاش فراوان پارهای از بداههنوازیهای وی را نتنویسی کرد. سپس استاد صبا تلاش کرد تا با آموزش روش صحیح سنتورنوازی به تعدادی از شاگردانش، از منسوخ شدن روش سنتورنوازی نزدیک به موازین هنری و زیباشناسی موسیقی دستگاهی ایران جلوگیری کند. در همین دوران، فرامرز پایور، یکی از برجستهترین شاگردان استاد صبا شد و تا سال ???? که استاد صبا درگذشت، از آموزشهای وی بهره برد.
فرامرز پایور از سال ????، فعالیت خود را در وزارت فرهنگ و هنر وقت و از سال ???? تدریس سنتور را در هنرستان عالی موسیقی ملی آغاز کرد. او اولین سنتورنوازی بود که روی سنتور، نواسازی میکرد و تنها در پی بداههنوازی نبود. به بیان دیگر، اولین آهنگسازی بود که ساز تخصصی او، سنتور بود.
او سپس هارمونی و کمپوزیسیون را در کلاس استاد بزرگ آن زمان، امانوئل ملیک اصلانیان آموخت. در سال ???? برای ادامه تحصیلات کلاسیک خود، از طرف وزارت فرهنگ و هنر به انگلستان فرستاده شد. از دانشگاه کمبریج در زبان و ادبیات انگلیسی دانشنامه گرفت[?] و در تمام این سالها تلاش فراوانی در جهت معرفی موسیقی ایرانی و سنتور به محافل دانشگاهی انگلستان انجام داد که برنامههای دلپذیری از آن سالها در آرشیو رادیو بیبیسی وجود دارد.[?] در این سالها، برای شناساندن موسیقی اصیل ایرانی، از طرف دانشگاه لندن و دانشگاه کمبریج از او خواسته شد تا کنفرانسهایی در این زمینه همراه با ساز خود ترتیب دهد. همه این کنفرانسها با موفقیت انجام شد و از سوی این دانشگاهها به دریافت جوایزی نائل گردید.
همچنین استاد شجریان- استاد کنونی آواز ایران - در سال ???? با استاد پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیفهای آوازی را با ایشان دنبال کرد.
[ پنج شنبه 88/11/15 ] [ 6:26 عصر ] [ آجرلو ]
جشن مهرگان
جشن مهرگان را نباید در شمار جشن های دوازده گانه کم و بیش فراموش شده ای چون " فروردین گان " و " اردیبهشت گان " و ... آورد و نه چون نوروز که در همه ایران همگانی است، یا چون " سده " که در یک شهر برگزار شود، بلکه مهرگان جشنی است که تنها نزد دانشمندان و نویسند گان و شاعران همچنان برجاست و از این رو جزو جشن های کهن بحساب می آید.
در روز شمار کهن ایران، هر یک از سی روز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست. پیشینیان در هر ماه که نام روز و نام ماه یکی بود، آن را جشن می گرفتند. از این جشن های دوازده گانه، تا آنجا که سندها و کتاب های تاریخی گواه است، در دوره های پس از اسلام، تنها جشن مهرگان است که رسمی و شکوهمند برگزار می گردید. افزون بر یکی بودن نام - روز مهر از ماه مهر - مناسبت های دیگری را نیز برای برگزاری این جشن بر می شمردند، که معروفترین آن قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و پادشاهی نشستن فریدون است. دقیقی، فردوسی و اسدی توسی از آن چنین یاد کرده اند:
دقیقی می گوید:
مهرگان آمد جشن ملک افریدونا آن کجا گاو به پرورش بر مایونا ( برمایون نام گاوی است که فریدون با شیرش پرورش یافت)
و فردوسی در داستان به بند کردن ضحاک آورده است:
فریدون چون شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار
به روز خجسته سر مهر ماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
کنون یادگار است از او ماه مهر بکوش و برنج، ایچ منهای چهر
و اسدی توسی در انتساب این جشن به فریدون گوید:
فریدون فرخ به گرز نبرد ز ضحاک تازی بر آورد گرد
چو در برج شاهین شد از خوشه مهر نشست او به شاهی سر ماه مهر
بر آرایش مهرگان جشن ساخت به شاهی سر از چرخ مه برافراخت
ابوریحان بیرونی در التفهیم می نویسد :
مهرگاه، شانزدهم روز است از مهر ماه و نامش مهر، اندرین روز، افریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو، انک معروف است به ضحاک، و به کوه دماوند بازداشت. و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچ از پس نوروز بود....
و نیز در آثار الباقیه آورده است که :
سلمان فارسی می گوید، ما در عهد زرتشتی بودن می گفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد. و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر. و بیورسب هزار سال عمر کرد. این که ایرانیان به یکدیگر دعا میکنند که : " هزار سال بزی " از آن روز رسم شده است، چون دیدند که ضحاک توانست هزار سال عمر کند واین کار در حد امکان است، هزار سال زندگی را دعا و آرزو کردند.
مورخان، نویسندگان و شاعران، از برگزاری جشن مهرگان نیز - مانند جشن های کهن دیگر - در دستگاه پادشاهان و حاکمان خبر میدهند. از جمله در برگزاری این جشن در پیش از اسلام آمده که : این عید مانند دیگر اعیاد برای عموم مردم است. از آیین ساسانیان در این روز این بود که تاجی را که به صورت آفتاب بود به سر می گذاشتند و در این روز برای ایرانیان بازاری بر پا می شد. و در ملوک خراسان رسم است که در روز مهرگان به سپاهیان و ارتش رخت پائیزی و زمستانی میدهند.
از برگزاری جشن مهرگان، در دورهً غزنویان، آگاهی بیشتری در دست است، در شعر فردوس، عنصری، فرخی و منوچهری وصف این جشن آمده، ابوالفضل بیهقی از برگزاری جشن مهرگان در زمان سلطان محمود غزنوی، در سالهای 428، 429 و 430 هجری قمری که خود شاهد بوده، خبر می دهد. وی می نویسد : روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال 428 به جشن مهرگان نشست و از آفاق مملکت هدیه ها که ساخته بودند پیشکش را، در آن وقت بیاوردند و اولیاء و حشم نیز بسیار چیز آوردند. و شعرا شعر خواندند وصلت یافتند. پس از شعر به سر نشاط و شراب رفت و روزی خرم بپایان آمد.
در سال 429، ابوالفضل بیهقی، شیوهً برگزاری جشن مهرگان را در روز عرفه بیان می کند : ... و روز چهارشنبه نهم ذی الحجه به جشن مهرگان به نشست و هدیه های بسیار آوردند. و روز عرفه بود. امیر روزه داشت و کس را زهر نبود که پنهان و آشکارا نشاط کردی و دیگر روز عید اضحی کردند.
وی همچنین از مهرگان سال 430 و شرح برگزاری آن سخن می گوید. مهرماه و فروردین ماه که به ترتیب آغاز اعتدال پاییزی و اعتدال بهاری و در آن روز و شب برابرند، زمانی هر دو را، به عنوان آغاز سال جشن می گرفتند :
... و برخی مهرگان را بر نوروز برتری داده اند. چنان که پاییز را بر بهار برتری داده اند. و تکیه گاه ایشان این است که اسکندر از ارسطو پرسید که کدام یک از این دو فصل بهتر است؟ ارسطو گفت : پادشاها! در بهار حشرات و هوام آغاز میکند که نشو یابند و در پاییز آغاز ذهاب آنهاست، پس پاییز از بهار بهتر است.
از دوران کهن، همراه با جشن ها و آیین ها، واژگان فارسی نوروز و مهرگان به صورت معرب نیروز و مهرجان وارد زبان و قلمرو فرهنگی کشورهای مسلمان عرب زبان گردید. امروز در بسیاری از کشورهای - آسیایی و آفریقایی - واژهً مهرجان به معنی و مفهوم جشن و فستیوال به کار می رود.
در زمان حاضر
امروز، جشن مهرگان، به شیوه ای که در کتاب های تاریخی سده های چهارم و پنجم و ششم آمده، نه در دستگاه دولتی و حکومتی برگزار می شود و نه در گردهمایی های غیر رسمی، نزد عامهً مردم. دست کم، در دو سده اخیر نیز از برگزاری آن آگاهی در دست نیست. جشن و آیین مهرگان، از نظر زمانی نیز، با تغییر تقویم، در سال 1304 هجری شمسی، تغییر کرد. بدین معنی که 5 روز "پنجه = خمسه" (که پس از 12 ماه سی روزه برای رسیدن به 365 می آمد) حذف و شش ماه اول سال 31 روز گردیده است. از آن پس، در بسی از تقویم ها، مهرگان، به جای 16 مهر در دهم مهر آمده، یعنی در صد و نود و ششمین روز سال براساس تقویم پیشین. در ماهنامه ها و هفته نامه های ادبی و اجتماعی سدهً اخیر، مهرگان حضور دارد. بدین معنی که مقاله، پژوهش، شعر به مناسبت مهر و مهرگان - به ویژه در نشریه هایی که در ماه مهر منتشر می شود - کم نیست.
دکتر بهرام فره وشی از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز " از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد، برای ایزد مهر " خبر می دهد. تا سی سال پیش، زردشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان می پختند.
جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سال ها در دهم یا شانزدهم مهر ( مهرگان ) برگزار می شد.
زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال ال احمد، با مهرگان هم پیوند می داند. صدرالدین عینی در یادداشت ها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد می کند که هر سال در ماه میزان (مهر ماه) برگزار می شد. جشنی که می تواند، با همهً دگرگونی ها، بازماندهً جشن مهرگان باشد. از زبان او بشنویم، که فارسی تاجیکی است : ... حکایت این سیر (جشن) به کسانی که وی را ندیده اند، مانند حکایه های " هزار و یک شب " دلکش و عجیب می نمود. حکایه هایی درباره طرفبازی (آتش بازی)، موشک بازی، خر تازی، تگل جنگ اندازی (به جنگ انداختن قوچ های جنگی ) آن جا می کردند. در ریان (منطقه) غجدوان کم کس یافت می شد، که هیچ نباشد، سالی یک بار رفته، آن را سیر تماشا نکند. دهقان بچگان کم بغل (تنگدست) هم، که پدرشان برای سیر خرجی داده نمی توانستند، کوشش می کردند، که کاری کرده، دو سه تنگه (واحد پول) پول یابند تا که به آن سیر رفته، تماشا کرده توانند. کسانی نیز پخته (پنبه) و خوره چینی می کردند، به خربزه کشانی و دهقانان بای (ارباب) به مرد کاری می در آمدند. و اگر هیچ کار نیابند از کشتزارها دزدی می کردند. و مانند این ها.
ماه مهر و مهرگان،
در جامعه کشاورزی، فصل و زمان برداشت، انباشتن فراورده ها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیازمندیهای زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز - هر چند نه به نام مهرگان - برگزار می شود. و نیز با تحول و دگرگونی ای که با گذشت سده ها و هزاره ها در برگزاری جشن ها و آیین ها - مانند همهً پد یده ها و زمینه های فرهنگی - روی داده و می دهد، جشن مهرگان تنها به این عنوان که نام روز با نام ماه یکی است برگزار نمی شود، بلکه بیشتر داستان و اسطورهً قیام کاوه آهنگر در برابر بیدادگری های ضحاک است که یادمان این جشن نمادین می باشد. بی گمان، باور و اعتقاد به ایزد مهر و آیین های مهری ( میترایی ) که پیش از زرتشت، در هند و ایران وجود داشته، به ماه مهر و جشن مهرگان سیمای دینی بیشتری افزوده بود.
منبع:سایت فرهنگسرا
[ چهارشنبه 88/10/30 ] [ 11:17 عصر ] [ آجرلو ]
"دیدن مبلغ قبض میان دوره موبایل"
مشترکان موبایل های شرکت مخابرات ، ابتدا sms ای را آماده و شماره ارسال را روی 30009 می گذارید . در بخش متن sms عینا 860101,860129 (بین دو عدد کاما )می نویسید که در حقیقت عدد سمت چپ تاریخ شروع مبلغ درخواستی و عدد سمت راست تاریخ پایان ( که همین امروز است ) را می فرستید . بعد از حدود 30 ثانیه پول تلفن ها و اس ام اس هایی که زدین براتون ارسال میشه . در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این سرویس حرف H را به همین شماره ارسال کنید. روش کاملا تست شده و جواب داده است.
همینطور از طریق لینکِ زیر می تونین از روی اینترنت قبض بگیرین:
http://www.billing.mci.ir/billing
اگه آدرس بالا تغییر کرد از طریق www.mci.ir دنبالش برین.
[ شنبه 88/10/19 ] [ 10:58 صبح ] [ آجرلو ]
در پی رد این جمله کلیشه ای که خانم ها بیشتر از آقایان با تلفن صحبت می کنند، تحقیقاتی در یکی از دانشگاه های آمریکائی صورت گرفته که نشان می دهد هم خانم ها و هم آقایان به طور متوسط 16000 کلمه در طول روز در مکالماتشان استفاده می کنند. برای بیش از یک دهه محققان معتقد بودند که خام ها بیشتر از آقایان صحبت می کنند و برای اثبات این گفته ادعا می کردند که خانم ها 20.000 و آقایان 7.000 کلمه به طور روزانه پای تلفن استفاده می کنند. با اینکه این مساله مورد قبول بسیاری از مردم است اما صحت این موضوع به طور علمی و از طریق مطالعه روی افراد زیاد و مدت زمان طولانی اثبات نشده بود. طی 8 سال از 1998 تا 2004 محققان متودی را برای ضبط زبان طبیعی با استفاده از یک ضبط کننده الکترونیکی را به کار گرفته اند که مکالمات و عکس العمل های افراد را در حین صحبت تلفنی ضبط می کند. در این متود که روی 400 نفر انجام گرفته به طور اتوماتیک هر 5/12 دقیقه 30 ثانیه از اتفاقات موبایل شخص را ضبط می کند حال ممکن است گوشی موبایل فرد خاموش باشد یا روشن و یا حتی در حال صحبت باشد یا نه. نتیجه این پیگیری نشان داد که خانم ها و آقایان به یک نسبت با تلفن صحبت می کنند
[ شنبه 88/10/19 ] [ 10:57 صبح ] [ آجرلو ]
ده فایده لبخند زدن
1. لبخند جذابتان می کند.
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
3. لبخند مسری است.
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.
4. لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
9. لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
10. لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.
لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
پس....همیشه لبخند بزنید
[ شنبه 88/10/19 ] [ 10:55 صبح ] [ آجرلو ]
از نظر لغوی، یلدا واژه ای است سریانی به معنای تولد و یا زاده شدن است که ابوریحان بیرونی آن را " شب زادان " ترجمه کرد ه است
شب اول زمستان را به این دلیل " شب چله " می گویند. زیرا در پندار ایرانیان، کشف آتش توسط هوشنگ، پادشاه پیشدادی در دهم بهمن ماه صورت گرفته است و فاصله اول دی تا دهم بهمن چهل روز است و این چهل روز اول زمستان را نیاکانمان چله بزرگ می گفتند. پس از آن چله کوچک شروع میشود که بیست روز از بهمن و بیست روز از اسفند ماه را شامل می شد. همچنین در فرهنگ مردم عامیانه بیست روز آخر ماه بهمن به چله کوچک معروف است.
ایرانیان قبل از ظهور زرتشت عقیده داشتند که در چنین شبی "میترا" یا "مهر" خدای شکستناپذیر خورشید، مهر و دوستی، محبت، نور و عدالت، به طرزی معجزهآسا کنار یک نهر آب از دل تخته سنگی زاده شده. تولد او را گروهی از چوپانان در کمال بهت و حیرت شاهد بودهاند. میترا، گاو سپید مقدسی دارد که همه جا مونس و همراه او است. یک روز خدای خورشید فرستادهی خود، کلاغ را نزد میترا میفرستد با این فرمان که گاو خود را قربانی کن. میترا با اکراه چنین میکند. گاو را میکشد و ناگاه از خون آن، دنیا و هر چه در آن است پدید میآید؛ از ماه و ستارگان گرفته تا گردش فصول و روشنایی روز.
پس از این قربانی، میترا و خدای خورشید با هم به اکل و شرب میپردازند، و میترا سوار بر ارابهی خدای خورشید بر فراز اقیانوسها به پرواز درآمده، به آسمانها برده میشود و از آن پس بهعنوان میانجی بین آفریدگار و آفریدگان وساطت میکند (معنای اصلی میترا نیز "واسطه" یا "میانجی" است). بدین ترتیب ایرانیان باستان پیش از ظهور زرتشت، میترا را میپرستیدند و همه ساله در بزرگداشت میلاد او جشنهایی برگزار میکردند. در یکی از سرودههای دوران باستان در ستایش میترا چنین آمده است:
تو با ریختن آن خون ازلی
ما را فدیه دادی
درخت سرو یا "سرو یلدا" نیز بهعنوان سمبل استقامت و پایداری در برابر سرما و تاریکی، در معابد میترا وجود داشت و در چنین شبی از آن استفاده میشد. جوانترها هر آرزویی داشتند بهطور نمادین دور پارچهای ابریشمی میپیچیدند و بر شاخههای سرو میآویختند. در پای درخت نیز هدایایی تقدیم میترا میکردند به این امید که آرزوهایشان را برآورده سازد.
« شب چله » یا « شب یلدا » جشنی است با پیشینه ای به درازای دست کم هفت هزار سال و یادگاری از مهرپرستی و آیین میترائیسم. این جشن همچون نوروز، سیزده بدر, جشن سوری و مهرگان... پس از یورش و شکست ایرانیان از مقدونیان, اعراب, مغولها و تُرکان همچنان پابرجا مانده و هر سال در سَراسَر خانه های ایرانیان برپا می گردد. واژه ی «یلدا» یک واژه ی سریانی –از گویش های آرامی در شمال میانرودان به معنای زایش و زادروز- است. چرا که این جشن, جشن زایش و رو به فزونی گذاردن خورشید/مهر/میترا است.
دست کم هفت هزار سال پیش نیاکان ما ایرانیان -یعنی قوم آریا- پیش از سه تکه شُدن, به دانش گاهشُماری دست یافته و دریافته بودند که واپَسین شب آذرماه و نخستین شب زمستان, بُلندترین شب سال است. در بخشی از شاهنامه ی فردوسی می خوانیم:
نَباشد بَهار و زمستان پَدید نَیارَند هِنگام ِ رامِش نَوید
از این بیت می توان پی برد که، در سرزمین های دیگر جز ایران, آغاز فصل ها را نمی دانستند، ولی ایرانیان در آن زمان به این دانش دست یافته بودند. جشن های ماهیانه و اصیل ایرانی, جشنهایی هستند که برپایه ی گاهشماری خورشیدی برگزار می گردند. این جشنها پس از یورش تازیان به ایران و چیرگی آنها, با توجه به جایگزین شدن گاهشماری عربی ِ مَهشیدی(قمری) به جای گاهشماری خورشیدی، در یک بازه ی زمانی، اَرجمندی و کرامندی خود را از دست داده بودند. ولی به کوشش دانشمند بزرگ ایرانی, خیام نیشابوری دوباره بازسازی شدند. گاهشماری جلالی که به کوشش خیام ایجاد شد را می توان یکی از دقیق ترین گاهشماری ها به شمار آورد که در هر 5 هزار سال تنها یک روز اختلاف زمانی دارد.
می دانیم که ایرانیان از دیرباز آیین های خود را همراه با شادی و روشنایی برگزار می کردند. آیین هایی که همواره در کانون گرم خانواده برگزار می شود و به دور از هر گونه کَژرَوی و فِساد است. به همین اَنگیزه است که ایرانیان درازترین شب سال –یعنی شب چله- را به همراه خانواده و بیشتر در کنار بزرگ خانواده بیدار نشسته تا سر برآوردن خورشید و روشنایی را نظاره گر باشند. پس از شب چله است که دوران ِ کاستی روز/ نور/ روشنایی پایان یافته و دوران فزونی روز/ خورشید/ نور سر می رسد. در این شب بیدار ماندن و روشن نگه داشتن خانه نمادیست از یاری به روشنایی/خورشید در برابر تاریکی ها و پلیدی ها, تا سر برآوردن خورشید و رسیدن روز.
مصرف هندوانه، به دلیل سرشاربودن از انواع ویتامینها و املاح معدنی، نیاز بدن به این مواد مغذی را تامین کرده و مایعات هدررفته را جبران میکند. وجود مقادیر بالایی از آنتیاکسیدانهای مختلف در این میوه، آن را ارزشمند ساخته است.
ویتامینهای «آ» و «ث» و «لیکوپن» از مهمترین ضداکسیدکنندههای هندوانه به شمار میآیند. این ترکیبات با غیرفعالکردن رادیکالهای آزاد از اکسیداسیون کلسترول و تنگشدن دیواره عروق و در نهایت از بروز بیماریهای قلبی و سکته جلوگیری میکنند.به علاوه مطالعات نشان میدهد که مصرف منظم این میوه، از بروز حملات آسم، سرطان کولون و حتی آرتروز میکاهد؛ حتی هندوانه را درمان بیماریهای کلیه، نقرس و بواسیر هم میدانند.
تخم هندوانه نیز حاوی 30درصد روغن است که از نظر خواص شیمیایی مانند بادام است و مغز تخم هندوانه هم انگلهای روده و معده را از بین میبرد. در نسخ قدیمی به خواص پوست سفید داخل آن اشاره شده است که برای زخم گلو و دهان بسیار مفید است.
هندوانه از دیدگاه طب قدیم سرد و تر است و در گذشته از آن به عنوان تببر نیز استفاده میکردهاند. این میوه عطش را کم میکند و پوست را مرطوب نگه میدارد. از نظر کالریکی، میوه مناسبی در رژیم غذایی کاهش وزن به شمار میآید.
جالب است بدانید مردم تالش به جز خوردن هندوانه در شب یلدا، با پوست آن فال هم میگیرند. برای این کار پوست هندوانههای شب یلدا را میبرند، آن را چهار قسمت کرده، چهار تکه را در دست گرفته و نیت میکنند. پس از آن پوستهها را از جلو به پشت سر میاندازند.
طبق رسم تالشیها، اگر دو قطعه سبز و دو قطعه سفید بیفتد، خوب است. یک قطعه سبز و سه قطعه سفید، باطل است و هر چهار قطعه سبز یعنی اینکه «شما خیلی خوششانساید».
در سراسر ایران جایی پیدا نمیشود که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن نباشد. در نقاط مختلف ایران، انواع آجیل وخوراکیها مصرف میشود اما هندوانه میوهای است که هیچگاه از قلم نمیافتد، زیرا عده زیادی باور دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند،در سراسر چله بزرگ و کوچک، یعنی زمستانی که در پیش دارند، سرما و بیماری بر آنهاپیروز نخواهد شد.
مردم شیراز در شب یلدا به شبزندهداری میپردازند و برخی نیز دوستان و بستگان خود را دعوت میکنند. آنها در این شب سفرهای میگسترانند که بیشباهت به سفرههفتسین نوروز نیست و در آن آینه و انواع و اقسام آجیل چون نخودچی، کشمش، مغز گردو، انجیر خشک، حلواشکری، رنگینک و خرما و میوههایی چون انار و به و بخصوص هندوانه را جای میدهند. در آذربایجان مردم هندوانهچله (چیله قارپوزی) میخورند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تأثیری ندارد. در اردبیل مردم چلهبزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد و گندم برشته (قورقا) و هندوانه و مغز گردو و نخودچی و کشمش میخورند. در تبریز نیز هنگام یلدا <عاشیقها> مینوازند. عاشیقها خنیاگرانی هستند که به هنگام اجرای برنامه، داستان میخوانند، فیالبداهه شعر میسرایند و ساز میزنند. در گیلان هندوانه را حتما فراهم میکنند و گمان دارند که که هر کس در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. همچنین در گیلان <آوکونوس> میوهای است که در شب چله خورده میشود. آوکونوس یا ازگیل در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده پیدا میشود و هر وقت هوس کنند، ازگیل تر و تازه و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک میخورند. در لرستان مردم در شب چله <گندمشیره> میخورند که گندمی است که در شیره میخیسانند. از همه شگفتانگیزتر شب چله در شهرستان سنندج است که با سنت شهرهای دیگر کردستان تفاوت دارد. از سه ماه پیش از یلدا، سنندجیها در فکر شب چلهاند. انگورها به بند کشیده و امرودها انتخاب شده و سیب خریداری و نگهداری شده است. از همه مهمتر خربزه را در خمترشی انداختهاند. شب چله هم دلمهکلم میخورند. بسیاری از خانوادههای سنندجی در سال فقط یک بار کلم میخورند، آن هم دلمهکلم در شب یلدا است. به شب چله در سنندج، شب خربزه ترش و دلمهکلم هم میگویند.
در شب یلدا مردم کرمان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.
زرتشتیان در این شب جشن میگیرند و فدیه میدهند. فدیه، سفرهای است که در هر خانه گسترده میشود و در آن خوراکیهای مرسوم شب یلدا چیده میشود. زرتشتیان در این شب دعایی به نام "نی ید" را میخوانند که دعای شکرانه نعمت است. خوراکیهایی که در این جشن مورد استفاده قرار میگیرند، گوشت و 7 میوه خشک شده خام (لورک) را شامل می شوند.آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل گشا میخرند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند میگذرانند و در خانوادههای تحصیل کرده آشوری فالگرفتن با دیوان حافظ نیز رواج دارد.
در روستای "دره میانه" در شهر ملایر دو سه روز پیش از شب چله به خانه تکانی و شستشوی ظرف و وسائل خانه می پردازند تا شب چله که آن را چلهء پائیز یا شب چله زری می نامند، فرا رسد. در این روز مردمان رخت های نو یا شسته خود را می پوشند.
نزدیک های غروب ِ آفتاب، کدبانوی هر خانه جامی از آب چشمه پر کرده و در تاقچهء اتاق می نهد. پس از صرف شام همهء اهل خانه به دور کرسی که روی آن یک سینی با دو بشقاب پر از نقل های رنگارنگ گذاشته شده است، گرد می آیند. سپس هر یک از اهل خانه به این باور که تا سال دیگر هم چون شمع روشن بمانند، شمعی روشن کرده، درون سینی جای می دهند.
در برخی دیگر از نقاط ایران "شاهنامه خوانی" رواج دارد، نقل خاطرات و قصه گویی پدربزرگها و مادربزرگها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر میکند.
[ یکشنبه 88/9/29 ] [ 8:37 صبح ] [ آجرلو ]
::